معنی فارسی isostacy
B2ایزواستازی به تعادل بین لایههای پوسته زمین و مایعات زیرین اشاره دارد.
The equilibrium of Earth's crust as it floats on the semi-fluid mantle beneath.
- NOUN
example
معنی(example):
ایزواستازی تعادل پوسته زمین بر روی ماگما است.
مثال:
Isostacy is the balance of Earth's crust floating on the mantle.
معنی(example):
درک ایزواستازی برای زمینشناسی حائز اهمیت است.
مثال:
Understanding isostacy is crucial for geology.
معنی فارسی کلمه isostacy
:
ایزواستازی به تعادل بین لایههای پوسته زمین و مایعات زیرین اشاره دارد.