معنی فارسی isostasist

B1

ایستاستازیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه ایستاستازی و تعادل پوسته زمین تخصص دارد.

A specialist who studies the principles of isostasy and its effects on the Earth's surface.

example
معنی(example):

ایستاستازیست توضیح داد که چگونه پوسته زمین تعادل را حفظ می‌کند.

مثال:

The isostasist explained how the Earth's crust maintains balance.

معنی(example):

یک ایستاستازیست دیدگاه‌هایی در مورد فرآیندهای زمین‌شناسی ارائه می‌دهد.

مثال:

An isostasist provides insights into geological processes.

معنی فارسی کلمه isostasist

: معنی isostasist به فارسی

ایستاستازیست به فردی اطلاق می‌شود که در زمینه ایستاستازی و تعادل پوسته زمین تخصص دارد.