معنی فارسی jambiya
B2خنجری سنتی که در برخی از کشورهای عربی به ویژه یمن استفاده میشود.
A traditional curved dagger, especially associated with Yemen and its culture.
- NOUN
example
معنی(example):
ژامبیه یک خنجر سنتی از یمن است.
مثال:
The jambiya is a traditional dagger from Yemen.
معنی(example):
او ژامبیه را به عنوان بخشی از لباس فرهنگی خود به تن داشت.
مثال:
He wore a jambiya as part of his cultural attire.
معنی فارسی کلمه jambiya
:
خنجری سنتی که در برخی از کشورهای عربی به ویژه یمن استفاده میشود.