معنی فارسی jaunce
B1جاونس، حرکتی شاداب و با اعتماد به نفس که جلب توجه میکند.
A lively or lively manner of moving, often characterized by confidence.
- VERB
example
معنی(example):
او با یک حالت شاداب در صحنه حرکت کرد.
مثال:
She moved with a jaunce across the stage.
معنی(example):
حرکت شاداب او در رژه توجه همه را به خود جلب کرد.
مثال:
His jaunce in the parade caught everyone's attention.
معنی فارسی کلمه jaunce
:
جاونس، حرکتی شاداب و با اعتماد به نفس که جلب توجه میکند.