معنی فارسی jawbreak
A2جو شکستن، نوعی شیرینی سفت و گرد که برای خوردن نیاز به زمان و تلاش دارد.
A type of hard candy that is spherical and takes a long time to dissolve in the mouth.
- NOUN
example
معنی(example):
جو شکستن نوعی شیرینی است که سخت و گرد است.
مثال:
A jawbreak is a type of candy that is hard and round.
معنی(example):
او یک جو شکستن از فروشگاه شیرینی خرید.
مثال:
He bought a jawbreak from the candy shop.
معنی فارسی کلمه jawbreak
:
جو شکستن، نوعی شیرینی سفت و گرد که برای خوردن نیاز به زمان و تلاش دارد.