معنی فارسی jawfooted

B1

دارای پای فکی، اصطلاحی برای توصیف جانورانی که دارای ویژگی‌های خاصی در پای خود هستند.

Referring to organisms that possess a distinctive feature in their feet designed for specific functions.

example
معنی(example):

گونه‌های پای فکی معمولاً در محیط‌های آبی یافت می‌شوند.

مثال:

Jawfooted species are often found in aquatic environments.

معنی(example):

پژوهشگران بر روی چگونگی سازگاری جانوران پای فکی با زیستگاه‌های خود تمرکز می‌کنند.

مثال:

The researchers focus on how jawfooted animals adapt to their habitats.

معنی فارسی کلمه jawfooted

: معنی jawfooted به فارسی

دارای پای فکی، اصطلاحی برای توصیف جانورانی که دارای ویژگی‌های خاصی در پای خود هستند.