معنی فارسی jawhole
B1حفره فکی، نقطهای در آناتومی برخی موجودات که به واسطه آن تغذیه و شکار صورت میگیرد.
A specific anatomical cavity found in some animals that plays a role in feeding and hunting.
- NOUN
example
معنی(example):
حفره فکی بخش مهمی از آناتومی برخی از حیوانات است.
مثال:
The jawhole is a critical part of the anatomy of certain animals.
معنی(example):
در برخی از گونهها، حفره فکی دارای سازگاریهای خاصی برای تغذیه است.
مثال:
In some species, the jawhole has unique adaptations for feeding.
معنی فارسی کلمه jawhole
:
حفره فکی، نقطهای در آناتومی برخی موجودات که به واسطه آن تغذیه و شکار صورت میگیرد.