معنی فارسی jugglings
B1حرکات جuggling به عمل پرتاب و گرفتن اشیاء مختلف به صورت همزمان اشاره دارد.
The act of juggling, typically involving tossing and catching multiple objects.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند نمایش حرکات جuggling خود را در سیرک نشان داد.
مثال:
The performer showcased his jugglings at the circus.
معنی(example):
حرکات جuggling او شامل توپها، چاقوها و مشعلهای آتش بود.
مثال:
Her jugglings included balls, knives, and fire torches.
معنی فارسی کلمه jugglings
:
حرکات جuggling به عمل پرتاب و گرفتن اشیاء مختلف به صورت همزمان اشاره دارد.