معنی فارسی jumbler
B1شخصی که اطلاعات یا چیزها را به طور نامنظم و بینظم ترکیب میکند.
A person who jumbles or mixes up things, especially words or letters.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک جامبلر در بازیهای کلمات شناخته میشود.
مثال:
He is known as a jumbler in word games.
معنی(example):
یک جامبلر میتواند به راحتی حروف را ترکیب کند و خطهای اشتباه بسازد.
مثال:
A jumbler can easily mix letters and create anagrams.
معنی فارسی کلمه jumbler
:
شخصی که اطلاعات یا چیزها را به طور نامنظم و بینظم ترکیب میکند.