معنی فارسی junkier
B1کمارزش یا بیکیفیت تر از چیزی دیگر.
Inferior in quality or worth when compared to something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقلام کمارزشتر در فروشگاه معمولاً نادیده گرفته میشوند.
مثال:
The junkier items in the store are often overlooked.
معنی(example):
من چند ابزار کمارزشتر در گاراژ پیدا کردم که هرگز از آنها استفاده نمیکنیم.
مثال:
I found some junkier tools in the garage that we never use.
معنی فارسی کلمه junkier
:
کمارزش یا بیکیفیت تر از چیزی دیگر.