معنی فارسی juxtapyloric
B2نزدیک به پیلور، ناحیهای در دستگاه گوارش.
Relating to an area adjacent to the pylorus.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ناحیه جکسپیوریک برای هضم حیاتی است.
مثال:
The juxtapyoric region is critical for digestion.
معنی(example):
دانشمندان بافتهای جکسپیوریک را برای بینشهای سلامتی بررسی میکنند.
مثال:
Scientists examine juxtapyoric tissues for health insights.
معنی فارسی کلمه juxtapyloric
:
نزدیک به پیلور، ناحیهای در دستگاه گوارش.