معنی فارسی juxtamarine

B2

نزدیک به دریا، اشاره به نواحی که در مجاورت آب‌های شور قرار دارند.

Pertaining to areas adjacent to the sea.

example
معنی(example):

محیط جکسامارین از زندگی دریایی متنوعی حمایت می‌کند.

مثال:

The juxtamarine environment supports diverse marine life.

معنی(example):

زیستگاه‌های جکسامارین برای توازن اکولوژیکی حیاتی هستند.

مثال:

Juxtamarine habitats are crucial for ecological balance.

معنی فارسی کلمه juxtamarine

: معنی juxtamarine به فارسی

نزدیک به دریا، اشاره به نواحی که در مجاورت آب‌های شور قرار دارند.