معنی فارسی katalyst

B1

کاتالیزور، ماده‌ای که سرعت واکنش شیمیایی را بدون اینکه خود مصرف شود تغییر می‌دهد.

A substance that increases the rate of a chemical reaction without being consumed.

example
معنی(example):

یک کاتالیزور کمک می‌کند تا واکنش سریعتر رخ دهد.

مثال:

A catalyst helps the reaction occur faster.

معنی(example):

آنزیم‌ها کاتالیست‌های طبیعی در فرایندهای بیولوژیکی هستند.

مثال:

Enzymes are natural catalysts in biological processes.

معنی فارسی کلمه katalyst

: معنی katalyst به فارسی

کاتالیزور، ماده‌ای که سرعت واکنش شیمیایی را بدون اینکه خود مصرف شود تغییر می‌دهد.