معنی فارسی katalytic
B1کاتالیستی، مربوط به یا تولید شده توسط کاتالیزور.
Relating to or causing catalysis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کاتالیست کننده فرایند، انتشار مواد مضر از خودروها را کاهش میدهد.
مثال:
The catalytic converter reduces harmful emissions from cars.
معنی(example):
این واکنش با تأثیرات کاتالیستی تقویت میشود.
مثال:
This reaction is enhanced by catalytic effects.
معنی فارسی کلمه katalytic
:
کاتالیستی، مربوط به یا تولید شده توسط کاتالیزور.