معنی فارسی keep one's nose out of
B1به معنای دوری کردن از مسائل یا مشکلات دیگران.
To avoid interfering in someone else's affairs.
- IDIOM
example
معنی(example):
بهتر است در کارهای دیگران دخالت نکنی.
مثال:
It's best to keep your nose out of other people's business.
معنی(example):
او باید در مشاجره آنها دخالت نکند.
مثال:
He should keep his nose out of their argument.
معنی فارسی کلمه keep one's nose out of
:به معنای دوری کردن از مسائل یا مشکلات دیگران.