معنی فارسی khanates
B2خاننشینها، چندین قلمرو که تحت حاکمیت خانها بودند و هر یک ویژگیهای خاص خود را داشتند.
Plural of khanate, referring to multiple political units ruled by khans.
- NOUN
example
معنی(example):
خاننشینهای مختلف آداب و قوانین متفاوتی داشتند.
مثال:
The various khanates had different customs and laws.
معنی(example):
چندین خاننشین در دورهی قرون وسطی وجود داشت.
مثال:
Several khanates existed during the medieval period.
معنی فارسی کلمه khanates
:
خاننشینها، چندین قلمرو که تحت حاکمیت خانها بودند و هر یک ویژگیهای خاص خود را داشتند.