معنی فارسی killock

B1

کیلوک، ابزاری برای محکم کردن یا قفل کردن اجسام است.

A device used to secure or latch objects in place.

example
معنی(example):

او از یک کیلوک برای محکم کردن قایق استفاده کرد.

مثال:

He used a killock to secure the boat.

معنی(example):

نجار به ما نشان داد که چگونه از یک کیلوک برای در استفاده کنیم.

مثال:

The carpenter showed us how to use a killock for the door.

معنی فارسی کلمه killock

:

کیلوک، ابزاری برای محکم کردن یا قفل کردن اجسام است.