معنی فارسی kintlage

B1

کیفیت یا ویژگی خاصی که چیزی دارد، معمولاً در هنر یا نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.

The quality or distinctive characteristic of something, often used in the context of art or beverages.

example
معنی(example):

کیفیت شراب برای این مناسبت بی‌نظیر بود.

مثال:

The kintlage of the wine was perfect for the occasion.

معنی(example):

او از کیفیت اثر هنری که به نمایش گذاشته شده بود، قدردانی کرد.

مثال:

She admired the kintlage of the artwork on display.

معنی فارسی کلمه kintlage

: معنی kintlage به فارسی

کیفیت یا ویژگی خاصی که چیزی دارد، معمولاً در هنر یا نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.