معنی فارسی kintry

B1

یک رویکرد خاص یا منحصر به فرد نسبت به موضوعات مختلف.

A distinctive or unique approach to various subjects.

example
معنی(example):

او رویکردی خاص در حل مشکلات دارد.

مثال:

He has a kintry approach to solving problems.

معنی(example):

دیدگاه خاص او همیشه تازگی دارد.

مثال:

Her kintry perspective is always refreshing.

معنی فارسی کلمه kintry

: معنی kintry به فارسی

یک رویکرد خاص یا منحصر به فرد نسبت به موضوعات مختلف.