معنی فارسی kynurenic

B1

ترکیبی که در واکنش‌های شیمیایی مغز نقش دارد.

A compound involved in chemical reactions within the brain.

example
معنی(example):

اسید کینورونیک در فرآیندهای مغزی دخیل است.

مثال:

Kynurenic acid is involved in brain processes.

معنی(example):

مطالعه ترکیبات کینورونیک می‌تواند درمان‌های جدیدی را نشان دهد.

مثال:

Studying kynurenic compounds can reveal new treatments.

معنی فارسی کلمه kynurenic

: معنی kynurenic به فارسی

ترکیبی که در واکنش‌های شیمیایی مغز نقش دارد.