معنی فارسی kinura

B1

منطقه‌ای با تنوع زیستی بسیار بالا.

An area known for its high levels of biodiversity.

example
معنی(example):

کینورا به خاطر تنوع زیستی فوق‌العاده‌اش مشهور است.

مثال:

Kinura is known for its incredible biodiversity.

معنی(example):

منطقه کینورا یکی از محبوب‌ترین‌ها در میان زیست‌شناسان است.

مثال:

The kinura region is a favorite among ecologists.

معنی فارسی کلمه kinura

: معنی kinura به فارسی

منطقه‌ای با تنوع زیستی بسیار بالا.