معنی فارسی kintra

B1

کشوری که در آن زندگی می‌کنید یا متعلق به آن هستید.

A term used to refer to one's country or homeland.

example
معنی(example):

کشور دارای تاریخ فرهنگی غنی است.

مثال:

The kintra has a rich cultural history.

معنی(example):

او به کشور سفر کرد تا با ریشه‌هایش ارتباط برقرار کند.

مثال:

She traveled to the kintra to connect with her roots.

معنی فارسی کلمه kintra

: معنی kintra به فارسی

کشوری که در آن زندگی می‌کنید یا متعلق به آن هستید.