معنی فارسی kitchenman

B1

به معنای مردی که در آشپزخانه یا به عنوان آشپز فعالیت می‌کند.

A man who cooks or works in a kitchen.

example
معنی(example):

آشپز غذایی عالی برای مهمانان آماده کرد.

مثال:

The kitchenman prepared an exquisite dinner for the guests.

معنی(example):

به عنوان یک آشپز، او به خاطر دستورهای خلاقانه‌اش شناخته می‌شد.

مثال:

As a kitchenman, he was known for his innovative recipes.

معنی فارسی کلمه kitchenman

: معنی kitchenman به فارسی

به معنای مردی که در آشپزخانه یا به عنوان آشپز فعالیت می‌کند.