معنی فارسی kittock
B1یک نوع اسباببازی یا ابزار سرگرمی برای گربهها.
A toy designed to entertain cats.
- NOUN
example
معنی(example):
او از کتیوک برای سرگرم کردن گربهاش استفاده کرد.
مثال:
He used a kittock to keep his cat entertained.
معنی(example):
کتیوک پر از اسباببازیهای رنگارنگ برای گربه کوچک بود.
مثال:
The kittock was full of colorful toys for the kitten.
معنی فارسی کلمه kittock
:
یک نوع اسباببازی یا ابزار سرگرمی برای گربهها.