معنی فارسی kittool

B1

ابزاری که شامل وسایل لازم برای تعمیر و نگهداری می‌باشد.

A set of tools designed for a specific purpose, often related to repairs.

example
معنی(example):

این کیت‌تول به شما در تعمیر دوچرخه‌تان کمک می‌کند.

مثال:

This kittool helps you repair your bicycle.

معنی(example):

مطمئن شوید که یک کیت‌تول در دسترس دارید برای مواقع اضطراری.

مثال:

Make sure to have a kittool handy in case of emergencies.

معنی فارسی کلمه kittool

: معنی kittool به فارسی

ابزاری که شامل وسایل لازم برای تعمیر و نگهداری می‌باشد.