معنی فارسی kludgy

B2 /ˈkluːdʒi/

توصیفی برای چیزهایی که به صورت نامناسب ساخته شده‌اند و کیفیت بالایی ندارند.

Unprofessional or messy in construction.

adjective
معنی(adjective):

Sloppy, hasty, shoddy, or inelegant

مثال:

This is kind of a kludgy solution, but it will work for now.

example
معنی(example):

این کد کلودژی نگهداری آن سخت است.

مثال:

This kludgy code is hard to maintain.

معنی(example):

طراحی کلودژی تجربه کاربری را ضعیف کرد.

مثال:

The kludgy design made the user experience poor.

معنی فارسی کلمه kludgy

: معنی kludgy به فارسی

توصیفی برای چیزهایی که به صورت نامناسب ساخته شده‌اند و کیفیت بالایی ندارند.