معنی فارسی klutz

A2 /klʌts/

فردی که فاقد مهارت و دقت است و به طور مکرر دچار مشکلات فیزیکی می‌شود.

A clumsy person who tends to drop things or bump into people.

noun
معنی(noun):

A clumsy or stupid person.

example
معنی(example):

او خیلی کلوتز است؛ او همیشه چیزها را می‌اندازد.

مثال:

She is such a klutz; she always drops things.

معنی(example):

کلوتز بودن به این معنی است که اغلب پای خود را می‌زنید یا به چیزها برخورد می‌کنید.

مثال:

Being a klutz means you often trip or bump into things.

معنی فارسی کلمه klutz

: معنی klutz به فارسی

فردی که فاقد مهارت و دقت است و به طور مکرر دچار مشکلات فیزیکی می‌شود.