معنی فارسی kneader
B1ابزاری که برای ورز دادن آرد و خمیر استفاده میشود.
A tool or person who kneads; typically used in baking.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ورز دهنده برای تهیه نان هنری ضروری است.
مثال:
A kneader is essential for making artisan bread.
معنی(example):
از یک ورز دهنده استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود که خمیر به خوبی مخلوط شده است.
مثال:
Use a kneader to ensure the dough is well-mixed.
معنی فارسی کلمه kneader
:
ابزاری که برای ورز دادن آرد و خمیر استفاده میشود.