معنی فارسی knifer
B1شخصی که از چاقو به عنوان سلاح استفاده میکند.
A person who uses a knife, especially in a violent manner.
- NOUN
example
معنی(example):
چاقوکش سلاحش را به دقت در دست داشت.
مثال:
The knifer held his weapon carefully.
معنی(example):
پلیس برای هر چاقوکش در منطقه آماده بود.
مثال:
The police were on alert for any knifer in the area.
معنی فارسی کلمه knifer
:
شخصی که از چاقو به عنوان سلاح استفاده میکند.