معنی فارسی knifeproof
B2به معنای مصالحی است که مقاومت در برابر چاقو دارد.
Able to resist slicing or stabbing from a knife.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این جلیقه از مواد ضد چاقو ساخته شده است.
مثال:
This vest is made of knifeproof material.
معنی(example):
آتشنشانها برای محافظت از لباسهای ضد چاقو استفاده میکنند.
مثال:
Firefighters wear knifeproof gear for protection.
معنی فارسی کلمه knifeproof
:
به معنای مصالحی است که مقاومت در برابر چاقو دارد.