معنی فارسی knifesmith
B2به معنای کسی است که چاقوها را میسازد و شکل میدهد.
A smith or craftsman who specializes in making knives.
- NOUN
example
معنی(example):
چاقوساز چاقوهای زیبا را با دست ساخت.
مثال:
The knifesmith crafted beautiful knives by hand.
معنی(example):
او این حرفه را از یک استاد چاقوساز یاد گرفت.
مثال:
He learned the trade from a master knifesmith.
معنی فارسی کلمه knifesmith
:
به معنای کسی است که چاقوها را میسازد و شکل میدهد.