معنی فارسی knifeway
B1راهی که در آن از چاقو برای بریدن یا حرکت استفاده میشود، ممکن است به معنای استعاری یا واقعی باشد.
A path or method that involves cutting or incisive action.
- OTHER
example
معنی(example):
راه چاقو در جنگل باریک بود.
مثال:
The knifeway through the forest was narrow.
معنی(example):
شما میتوانید یک راه چاقو پیدا کنید تا سریعتر از روند عبور کنید.
مثال:
You can find a knifeway to cut through the process quickly.
معنی فارسی کلمه knifeway
:
راهی که در آن از چاقو برای بریدن یا حرکت استفاده میشود، ممکن است به معنای استعاری یا واقعی باشد.