معنی فارسی knittie
B1به یک اسباب بازی یا شی بافته شده اشاره دارد.
A small knitted object, often a toy.
- NOUN
example
معنی(example):
دخترم یک اسباب بازی بافتنی دارد که عاشقش است.
مثال:
My daughter has a knittie toy that she loves.
معنی(example):
این اسباب بازی بافتنی نرم و رنگارنگ است.
مثال:
The knittie is soft and colorful.
معنی فارسی کلمه knittie
:
به یک اسباب بازی یا شی بافته شده اشاره دارد.