معنی فارسی knowhows
B1مهارتها و روشهای عملی برای انجام یک کار خاص.
Practical knowledge or skills required to accomplish specific tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
او دانش تعمیر ماشینآلات پیچیده را دارد.
مثال:
She has the knowhows to fix the complex machinery.
معنی(example):
کارگاه اطلاعات مفیدی در مورد مهارتهای عملی به شرکتکنندگان ارائه داد.
مثال:
The workshop provided a lot of practical knowhows to the participants.
معنی فارسی کلمه knowhows
:
مهارتها و روشهای عملی برای انجام یک کار خاص.