معنی فارسی knuckleballer

B2

کُرَتِر، به شخصی اطلاق می‌شود که متخصص پرتاب کُرَتِر است.

A pitcher specialized in throwing knuckleballs.

noun
معنی(noun):

A baseball pitcher known for throwing knuckleballs.

example
معنی(example):

او یک کُرَتِر معروف است.

مثال:

He is a famous knuckleballer.

معنی(example):

بسیاری از طرفداران مهارت کُرَتِر را تحسین می‌کنند.

مثال:

Many fans admire the knuckleballer’s skill.

معنی فارسی کلمه knuckleballer

: معنی knuckleballer به فارسی

کُرَتِر، به شخصی اطلاق می‌شود که متخصص پرتاب کُرَتِر است.