معنی فارسی laborous

B1

سخت و دشوار، نیازمند تلاش و فعالیت زیاد.

Involving hard work; laborious.

example
معنی(example):

آمادگی‌های سخت برای رویداد همه را خسته کرده بود.

مثال:

The laborous preparations for the event exhausted everyone.

معنی(example):

آنها از سفر دشوار لذت بردند، با اینکه چالش‌هایی داشت.

مثال:

They enjoyed the laborous journey, despite its challenges.

معنی فارسی کلمه laborous

: معنی laborous به فارسی

سخت و دشوار، نیازمند تلاش و فعالیت زیاد.