معنی فارسی lakeland
B2لیکلند، منطقهای با دریاچههای متعدد و طبیعت بکر که محیطی عالی برای فعالیتهای تفریحی فراهم میکند.
A region characterized by many lakes, often used for leisure activities.
- NOUN
example
معنی(example):
لیکلند به خاطر دریاچههای زیبا و مناظر خود مشهور است.
مثال:
Lakeland is known for its beautiful lakes and scenery.
معنی(example):
او عاشق پیادهروی در لیکلند در تابستان است.
مثال:
She loves to hike in Lakeland during the summer.
معنی فارسی کلمه lakeland
:
لیکلند، منطقهای با دریاچههای متعدد و طبیعت بکر که محیطی عالی برای فعالیتهای تفریحی فراهم میکند.