معنی فارسی lakelander
B1ساکن دریاچه، به افرادی اطلاق میشود که در نزدیکی دریاچهها زندگی میکنند و تجربههای خاص خود را دارند.
A person who lives by a lake and engages in activities related to it.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک فرد ساکن دریاچه، او از ماهیگیری و قایقسواری در آب لذت میبرد.
مثال:
As a lakelander, she enjoys fishing and boating on the water.
معنی(example):
ساکن دریاچه داستانهایی درباره تاریخ منطقه به اشتراک گذاشت.
مثال:
The lakelander shared stories about the history of the area.
معنی فارسی کلمه lakelander
:
ساکن دریاچه، به افرادی اطلاق میشود که در نزدیکی دریاچهها زندگی میکنند و تجربههای خاص خود را دارند.