معنی فارسی lambitive
B2به معنای نرم و لطیف، معمولاً در توصیف اشیاء یا شخصیتها به کار میرود.
Referring to a gentle and tender quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت نرم و لطیف پارچه برای لباسهای نوزاد عالی بود.
مثال:
The lambitive nature of the fabric was perfect for baby clothes.
معنی(example):
رویکرد لطیف او باعث شد که همه احساس راحتی کنند.
مثال:
Her lambitive approach made everyone feel at ease.
معنی فارسی کلمه lambitive
:
به معنای نرم و لطیف، معمولاً در توصیف اشیاء یا شخصیتها به کار میرود.