معنی فارسی landmonger
B1شخصی که در خرید و فروش زمین تخصص دارد.
A person who specializes in buying and selling land.
- NOUN
example
معنی(example):
لندمانگر بسیاری از املاک را در این منطقه خرید.
مثال:
The landmonger bought many properties in the area.
معنی(example):
او به عنوان یک لندمانگر ماهر در میان همکارانش شناخته میشد.
مثال:
She was known as a skilled landmonger among her peers.
معنی فارسی کلمه landmonger
:
شخصی که در خرید و فروش زمین تخصص دارد.