معنی فارسی langrages

B1

زخم‌های متعدد، بیانگر حالت دیگربرای احساساتی مانند خشم و ناامیدی.

Multiple states of emotional expression characterized by frustration or anger in different contexts.

example
معنی(example):

زخمه‌های مختلفی که او باید از آنها عبور کند، طاقت‌فرسا بود.

مثال:

The various langrages he had to navigate were overwhelming.

معنی(example):

زخمه‌های او درک عمیقی از موضوع مورد بحث را نشان می‌داد.

مثال:

Her langrages reflected a deep understanding of the topic at hand.

معنی فارسی کلمه langrages

: معنی langrages به فارسی

زخم‌های متعدد، بیانگر حالت دیگربرای احساساتی مانند خشم و ناامیدی.