معنی فارسی langrels
B1چندین حالتی از احساسات منفی که به شیوههای مختلف ابراز میشوند.
Various derogative emotional states that can be expressed in different ways.
- OTHER
example
معنی(example):
لنگرلها در سخنرانی او ناراحتیاش را نسبت به موضوع نشان داد.
مثال:
The langrels in his speech showed his discomfort with the topic.
معنی(example):
لنگرلهای مختلف میتوانند بر نحوه ارائه ایدههای یک نفر تأثیر بگذارند.
مثال:
Different langrels can affect how someone presents their ideas.
معنی فارسی کلمه langrels
:
چندین حالتی از احساسات منفی که به شیوههای مختلف ابراز میشوند.