معنی فارسی lapon

B1

نوعی گوزن که غالباً در نواحی سرد شمالی زیست می‌کند.

A type of reindeer native to the Lapland region.

example
معنی(example):

لاپون یک نژاد منحصر به فرد از گوزن‌های شمالی است.

مثال:

The lapon is a unique breed of reindeer.

معنی(example):

کشاورزان اغلب گوزن‌های لاپون را برای شیرشان پرورش می‌دهند.

مثال:

Farmers often raise lapon reindeers for their milk.

معنی فارسی کلمه lapon

: معنی lapon به فارسی

نوعی گوزن که غالباً در نواحی سرد شمالی زیست می‌کند.