معنی فارسی lashlite
B1لَشلایت، یک نوع چراغ قوه قوی و سبک.
A lightweight flashlight for convenience.
- NOUN
example
معنی(example):
چراغ قوه لَشلایت برای سفرهای کمپینگ عالی است.
مثال:
The lashlite is perfect for camping trips.
معنی(example):
من همیشه یک لَشلایت در کولهپشتیام حمل میکنم.
مثال:
I always carry a lashlite in my backpack.
معنی فارسی کلمه lashlite
:
لَشلایت، یک نوع چراغ قوه قوی و سبک.