معنی فارسی latemost

B1

آخرین، بیشترین تأخیر، نشان‌دهنده حد یا نهایت زمان در یک موقعیت خاص.

The latest or most recent time; the maximum degree of lateness.

example
معنی(example):

او گزارش را در آخرین ساعت ممکن ارائه داد.

مثال:

He submitted the report at the latemost hour.

معنی(example):

آخرین قطار در نیمه شب حرکت می‌کند.

مثال:

The latemost train leaves at midnight.

معنی فارسی کلمه latemost

: معنی latemost به فارسی

آخرین، بیشترین تأخیر، نشان‌دهنده حد یا نهایت زمان در یک موقعیت خاص.