معنی فارسی laten
B1تاخیر، به معنای زمان یا دورهای که در آن چیزی به موقع نمیرسد.
Delay or lateness in the occurrence or arrival of something.
- NOUN
example
معنی(example):
تاخیر بهار گلهای شکفته را به ارمغان میآورد.
مثال:
The laten of spring brings blooming flowers.
معنی(example):
همه منتظر تاخیر فصل به منظور هوای گرم هستند.
مثال:
Everyone looks forward to the laten of the season for warm weather.
معنی فارسی کلمه laten
:
تاخیر، به معنای زمان یا دورهای که در آن چیزی به موقع نمیرسد.