معنی فارسی layery

B1

به معنای لایه‌دار یا شامل لایه‌های مختلف است.

Characteristic of having layers.

example
معنی(example):

پارچه لایه‌ایی برای تهیه یک لباس تابستانی عالی بود.

مثال:

The layery fabric was perfect for making a summer dress.

معنی(example):

طراحی او شامل عناصر لایه‌ایی بود که عمق اضافه می‌کرد.

مثال:

Her design incorporated layery elements that added depth.

معنی فارسی کلمه layery

: معنی layery به فارسی

به معنای لایه‌دار یا شامل لایه‌های مختلف است.