معنی فارسی leapful

B1

حالت پراز پرش و فعالیت.

Characterized by leaps, energetic and lively.

example
معنی(example):

شیرین‌لی شیرین در حیاط با شادی جست می‌زند.

مثال:

The leapful puppy bounded across the yard with joy.

معنی(example):

روح پر جنب و جوش او همه اطرافیانش را الهام بخشید.

مثال:

Her leapful spirit inspired everyone around her.

معنی فارسی کلمه leapful

: معنی leapful به فارسی

حالت پراز پرش و فعالیت.