معنی فارسی leasow
B1زمینی که معمولاً برای چراگاه یا چمن کاری استفاده میشود.
An area of land used for grazing animals.
- NOUN
example
معنی(example):
چمنزاری در تابستان سبز و پرنشاط بود.
مثال:
The leasow was green and vibrant in the summer.
معنی(example):
مزارع معمولاً از چمنزاری برای چراگاه دامهایشان استفاده میکنند.
مثال:
Farmers often utilize a leasow for grazing their livestock.
معنی فارسی کلمه leasow
:
زمینی که معمولاً برای چراگاه یا چمن کاری استفاده میشود.