معنی فارسی leasts
B1حداقل مقدار یا میزان یک کار انجام شده، به ویژه در مقایسه با دیگران.
Referring to the smallest or least amount of effort or work done.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها کمترین تلاش خود را برای پیروزی در بازی کردند.
مثال:
They tried their leasts effort to win the game.
معنی(example):
از بین تمام دانشآموزان، او کمترین تکالیف را انجام داد.
مثال:
Out of all the students, he did the leasts homework.
معنی فارسی کلمه leasts
:
حداقل مقدار یا میزان یک کار انجام شده، به ویژه در مقایسه با دیگران.